*این منم کوروش پسر ماندانا و کمبوجیه، پادشاه پهناورترین سرزمینهای آدمی، از بلندیهای پارسوماش تا بابل بزرگ.
که جز آزادی آواز دیگری نیاموختهام و آواز دیگری نخواهم آموخت.
هشدارتان میدهم او که به کشتن آزادی بیاید هرگز از هوای اهورا خوشبو نخواهد شد. بخشوده نخواهد شد. بزرگ نخواهد شد.
این سخن من است.
من به یقین و عدالت باور دارم.
من زندگیها خواهم ساخت،
خوشیهای بسیار خواهم آورد،
و ملتم را سربلند ساحت زمین خواهم کرد.
زیرا شادمانی او شادمانی من است. سلوک سربازان من سلوک پارسیان سرزمین من است.
ما برای آزادی مردمان آمدهایم،
تباهی و تیرگی از ما نیست،
وحشت و شقاوت از ما نیست،
تازیانه و تجاوز از ما نیست،
ما آورندگان آزادی مردمان هستیم.
تنها ترانه و شادمانی باشد. همین و دیگر هیچ…
این فرمان من و فرمان فرشتگان زمین است.
من پیامآور امید و شادمانی را دوست میدارم.
پیروزی باد بر سکون سایه را دوست میدارم، وزیدن زنده گندم زاران را دوست میدارم، خنیاگران و گهواره بانان را دوست میدارم،
محبت مردمان و آزادی آوازشان را دوست میدارم.
من راستی و درستی را دوست میدارم.
پس ای ستمدیدگان فراوانی و خوشیهایتان بسیار باد،
فرزندان برومند و برکت نانتان بسیار باد،
درود؛ این سخنان هیچ گونه خاستگاه(=منبع) بنیادین(=موثق) نداره…
شاید حرف شما درست باشه ، ولی شما از کدوم منبع به این صراحت میگین که منبع معتبر ندارن؟
یه سری به کتاب های تاریخ تاریخ نویسان یونانی بزنین( یونانی ها بیشتر از ما درباره تاریخمون میدونستن!)
دوست عزیز من خودم باستان شناسی میخونم ولی تا الان همچین حرفایی رئ از کوروش نشنیدم و جایی ندیدم. حتی تو همون منابع یونانی ای هم که میگین هیچ مورد قابل تایید و استنادی نداریم. اگه شما سراغ دارین رفرنس بدین لطفا تا ما هم بخونیم و اطلاع پیدا کنیم. البته اااااگه منبعی وجود داشته باشه. حتی این ادبیات ه مربوط به لفظ و بیان زبان های باستانی ایران نیستند ما که زبانهای استانی میخونیم. با تشکر