بعد از بهرام اول پسرش بهرام دوم به تخت نشست.پس از مرگ بهرام یکم، موبد کرتیر در ادامه سیاستهای خشن و مداخلهجویانه خود در حکومت، پسر بهرام یکم را به سلطنت گمارد. پادشاهی که همچون پدرش آلت دست او بود و از شاه القاب افتخاری دریافت کرد. بهرام دوم دست موبد کرتیر را برای قلع و قمع پیروان دیگر ادیان باز گذاشت و حتی در تعقیب پیروان ادیان دیگر گشاده کرد.
نقشی از بهرام دوم و همسرش در سنگبرجستهٔ سراب قندیل در قائمیه (کازرون) نزدیک بیشابور
بهرام دوم ۱۶ سال حکومت کرد و از کار های او مطیع کردن سک ها و برخی از ممالک شرقی ایران بود. در زمان حکومت او جنگ بین ایرانی ها و رومی ها دوباره در گرفت.امپراتور روم ,کاروس منتظر بود فرصت را برای حملهای به بین النهرین ایران مناسب بیابد. بهرام که درگیر منازعات داخلی بود، فرستادهای نزد وی، فرستاد تا با وی درباب صلح مذاکره کند. کاروس از قبول پیشنهاد صلح، امتناع ورزید و تهدید نمود که تمام ایران را مثل سر خویش که به کلی طاس و بیمو بود، از هر چه رستنی است، خالی خواهد کرد. بهرام از عهدهٔ مقابله با او برنیامد و سپاه روم از فرات گذشت تیسفون را هم گرفت ولی در این احوال رعد و برقی به وجود امد و بعد از آن امپراطور روم را مرده پیدا کردن که معلوم نیست بخاطر رعد برق مرده یا به علت دیگر. درهر حال قشون رومی این واقعه را علامت خشم خدا دانسته و شورش کرده و عقب نشینی را خواستار شدند.اتفاق مهم دیگری در زمان بهرام دوم اتفاق نیفتاد.بعد از او پسرش بهرام سوم روی کار آمد.