باشلق (نوعی کلاه خود)
باشلق-نوعی کلاه خود

از دستار تا دیهیم

کلاه که استفاده از آن در ایران باستان رایج بود، علاوه بر کاربرد تزئین و آسایش، شغل ، نژاد و طبقه اجتماعی افراد را نشان می داد. انواع مختلفی از کلاه مورد استفاده قرار می گرفت، مانند تاج (شامل تاج های یکپارچه ، بسته یا باز که توسط پادشاهان استفاده می شد)، دیهیم ، بساک ، کلاهراسته ، دستار (عمامه ای شبیه کلاه) ، باشلق ( شبیه کلاه خود) و کلاه های نمدی تخم مرغ شکل . کلاه های نمدی در میان افراد قبایل ایرانی رایج بود .


همچنین زنان انواعی از روسری بر سر می کردند که تا قوزک پای آنها می رسید و توسط یک نیم تاج یا بساک پوشانده می شد .در میان دیگر نمادهای دوران باستان ، کلاه مفهوم خاصی برای ایرانیان باستان داشت . تاریخ استفاده از کلاه به زمان مردم غار نشین برمی گردد ، که آن نوع کلاه ، با رشد و ترقی تمدن بشری مطابق با شرایط اجتماعی و جغرافیایی اصلاح و کامل شد . رتبه و مقام کلاه از درجه و اهمیت خاصی برخوردار است ، زیرا در فرهنگ فولکلور ما ضرب المثلهای بسیاری وجود دارد که به کلاه و رتبه ودرجه آن مربوط می شود .

دلایل استفاده از کلاه

مطالعه در انگیزه های استفاده از کلاه ، خصوصا در زمانهای کهن ، ما را به واقعیتهای زیر هدایت می کند . کلاه گاهی به عنوان تزئین و آرایش استفاده می شد : از این کلاه مردان در دوران کهن برای زیبا کردن و آرایش دادن بدن و برای راضی کردن حس زیبا شناختی و اعتقادات مذهبی خود استفاده کند. کلاه گاهی برای آسایش و راحتی به کار می رفت : این نوع کلاه ها توسط مردم عادی در برخورد با نیازهای روزانه ( برای جلوگیری از سرماو جلوگیری از گرمای خورشید در تابستان) استفاده می شد .

کاربردهای مذهبی

گاهی کلاه مطابق با مراسم و تشریفات و آئین های مذهبی خاص پوشیده می شد . در میان این نوع کاربردها ، لباس عروسی نمونه برجسته ای است .

برای تشخیص رتبه و مقام افراد

در گذشته کلاه های مختلف برای تشخیص طبقه های مختلف در جامعه یا قبایل مختلف استفاده می شده است . البته کلاه های مختلف توسط ملیت ها ، قبایل و فرهنگهای مختلف در طول دوره ای طولانی درست می شده است .

برای تشخیص شغل و حرفه

هر شغلی نوعی خاص از کلاه یا لباس یا یونیفورم را استفاده می کرد تا برای کارگران امنیت و راحتی را در طول کار کردن فراهم کند و انواع متنوعی از محافظ سر مطابق با نیازهای خاص درست می شد .

تزئین کردن کلاه

کلاه ها در گذشته به دو روش تزئین می شدند : تزئین داخلی یا تزئین بیرونی . در تزئین داخلی منظور بافت یا موادی که کلاه را شکل می دادند ، است مانند پارچه ، رنگ ، شکل و طرح های اصلی کلاه که از خارج به کلاه افزوده نشده است . آرایش خارجی ، تزئیناتی است که به کلاه افزوده می شد ، از قبیل مهره ها و دانه هایی که به کلاه دوخته می شد و از بافت داخلی آن جدا بود . تزئینات خارجی شامل فلزات ، جواهرات ، شیشه و مینا کاری و پارچه های زینتی گران قیمت بود .

تصاویر زینتی کلاه ها

از آنجایی که ایران باستان بسیار وسیع بود و از طوایف و ملیتهای بسیاری تشکیل می شد ، در این مقاله ما تنها طوایف ایرانی اصیل مانند مادها و پارسیان را بررسی می کنیم . مادها و پارسیان باستان ازتزئینات ساده ای مانند تصاویر نمادی و رمزی استفاده می کردند . نمونه دقیقی از این قبیل تصاویر به ما کمک می کند تا آنها را به تصاویر هندسی ، جانور ، گیاه و انسان یا ترکیبی از این عناصر تقسیم کنیم .دنیای باستان ، دنیای مرموز و اسرار آمیزی از شگفتی های زمینی و آسمانی است که با بیم و امیدهای بشر آمیخته بود و انسان کهن خود را به شکل های گوناگونی مومیایی می کرد تا به زندگی جاودانی و ابدی برسد . تصاوبر باستانی ، نمادها و رمزهایی از طبیعت بودند و نشان دهنده رتبه و درجه دولتی ، مذهب ، آئین ها و مراسم مذهبی و یا حتی شکل های قبیله ای بودند . برای روشن شدن مطالب بعدی ، ما به چند نوع تزئین که در کلاه ها استفاده می شد اشاره می کنیم .

زنبق آبی ( نیلوفر)

زنبق آبی یک گل مقدس و فنا ناپذیراست و نماینده و رمز مهر(خورشید) و پرستش میترا است . در نتیجه گل و ساقه زنبق آبی ، در تزئین کاسه ها ، دیوارها و لباس ها بسیار زیاد استفاده می شد . یک نمونه از استفاده های  زنبق آبی ، به کار بردن زنبقی ساده با گلبرگ های آن در یک دایره و حلقه است ، که خود آن دایره هم با گلبرگهای زنبق آراسته شده است . این گونه تصاویر دایره ای شکل ، در دوره اشکانیان و ساسانیان و حتی دوره های اسلامی ، در پارچه های ایرانی بسیار زیاد استفاده می شد.

تصویر خورشید (مهر)

خورشید دارای مفهوم خاصی در آئین مذهبی ایرانیان باستان بود . نمونه ای از استفاده خورشید ، صفحه گرد خورشید با هشت شعاع است که در سه راستا تقسیم شده است و تمام آنها در یک حلقه قرار گرفته است . یکی از مشهورترین نمادهای پرستش خورشید ، کالسکه خورشید بود که در سالهای اخیر به صورت صلیب شکسته (صلیب شکسته آلمان نازی) توصیف می شود . اهمیت خورشید در آداب مذهبی چنان بود که بسیاری از کارشناسان شکل تاج و حتی حلقه ازدواج را به عنوان سمبلی از پرستش مذهبی باستان می دانند .

برج های دندانه دار

برج های دندانه دار نمادهای دیگری بودند که در زمان باستان استفاده می شدند و این نوع طرح ها نشان دهنده معبدهای باستانی است . نمونه ای از این برج دندانه دار در موزائیک نقش برجسته ای از لباس سربازان خوزی  در موزه لوور پاریس نشان داده شده است . در این تصاویر شکلهای چهار گوشی دیده می شود . در این چهار گوش سه برج دندانه دار که از تپه ای سر در آورده است دیده می شود . این سه قلعه نشان دهنده ترکیبی از آئین های اهرامزدا (زردتشتیان) ، میترا و آناهیتا است .شکل های هندسی شامل حلقه ها یا شطرنجی های مدوربود که هم در حاشیه و هم در زمینه به کار می رفت و در تزئین کلاه های مراسم مذهبی هم استفاده می شد . اما در آرایش کلاه در ایران باستان ، تصاویر حیوان و انسان دیده نمی شود .

انواع کلاه

نمونه ای از تصاویر نقش برجسته در ساختمانها و اشیاء باستانی به ما کمک می کند تا کلاه مادها و پارسیان را به تاج ، نیم تاج (دیهیم) ، بساک ، کلاه های راسته ، دستارها ، باشلق ها و کلاه های نمدی تخم مرغ شکل تقسیم کنیم .

تاج در ایران باستان

تاج

تاج ، کلاه مخصوصی بود که توسط حاکمان استفاده می شد . تاج نشان دهنده قدرت ویژه ای بود که از آسمان به پادشاهان ارزانی شده بود و هر بخش از تزئینات آن اعتقادات و آئین های آن دوره را نشان می داد . اکثریت تاج ها دندانه دار بودند و دندانه ها در خطی منحنی قرار داشتند که رمزی از قلعه ، دژ یا شاید رمزی از خورشید (مهر) بودند . تاج ها چنان قابل احترام بودند که دربار

به سختی تعمیر و نگهداری آن را به کسی محول می کرد .

ـ تاج به سه گروه تقسیم می شد :

۱) تاج بسته ( تاج تا بالای سر را پوشش می داد)

ازیک سر و یک قوس تشکیل می شد و لبه ها و اطراف آن با طلا آراسته می شد . تاج های بسته گاهی تماما از فلز ساخته می شدند و گاهی از مواد غیر فلزی نیز ساخته می شد. در تاج های غیر فلزی ، چهار چوب تاج از مواد غیر فلزی ساخته می شد و یک بخش فلزی بر روی آن نصب می شد . تاج های فلزی یا با ریخته گری و قالب گیری درست می شدند ویا توسط حکاکی بر روی فلز . تصاویر روی تاج ها ارزش زیباشناختی و پرستشی داشت .

۲) تاج های باز :

این تاج ها که در بالای سر پوشیده نمی شدند ، از میله های فلزی استوانه ای ، در اندازه و شکل های مختلف ساخته می شد . اکثر تاج ها در آن زمان به این شکل درست می شدند .

۳) تاج های یکپارچه :

این تاج ها ، تاج های بازی بودند که با دو گیره در چهار گوشه اسکلت تاج نصب و بسته می شد . نوعی از تاج به نام سیواریس ، در دوره هخامنشیان استفاده می شد ، که تاجی دندانه دار طلایی و بلند بود و با برگهای طلا و جواهرات رنگارنگ تزئین می شد . تاج های هخامنشیان هم از نوع باز و هم از نوع بسته بودند و بی نهایت توسط پادشاهان استفاده می شد . تاج پادشاهان از سایرتاج ها بلندتر بود و دیواره های آن نمادی از قلعه های آن زمان بود و با بیست و چهار یا بیست و دو دندانه آراسته می شد ؛ که آنها نشان دهنده قدرت اهورا یا خورشید بودند که به شاه واگذار شده بود .

نیم تاج (پیشانی بند پادشاهان ، دیهیم)نیم تاج (پیشانی بند پادشاهان ، دیهیم)

دیهیم یا نیم تاج ، یک حلقه طلایی با ارتفاع چهار تا پنج سانتی متر بود که می توانست دندانه دار باشد یا صاف و یکدست . چنانکه طرح ها نشان می کند ، نیم تاج های دندانه دار منحصرا توسط شاهان پوشیده می شد تا امور روزانه را اداره کنند . اما نیم تاج های بی دندانه توسط شاهزادگان ، درباریان یا فرماندهان نظامی پوشیده می شد . یک دیهیم بدون دندانه در پرسپولیس کشف شده است که به سایر انواع نقش برجسته درآنجا شباهت ندارد .

دستار (کلاه عمامه مانند)

هدف اصلی استفاده از دستار مشخص نیست . دستار نوعی شال یا کلاه نمدی نوک دار بود که به دور سر و گردن پیچیده می شد . درجه و رتبه حقیقی دستار مشخص نیست ، زیرا دستارها توسط نوکرها و کنیزان و ندیمه ها پوشیده می شد . امروزه در بسیاری مکان ها مانند کردستان ، بومی ها نوعی کلاه بر سر می کنند که شبیه دستار پیچیده می شود .

بساک

بساک یک حلقه گرد درست شده ازگلها و شاخه ها است ، یا حلقه ای فلزی ساخته شده ازگلها . بساک ممکن است به عنوان نوع خاصی از دیهیم در نظر گرفته بشود . تا کنون کاربردهای واقعی بساک کشف نشده است ، اما در گذشته ، نوعی از بساک وجود داشت که شبیه طناب و ریسمان بود . این نوع بساک ها بیشتر توسط افسران نظامی استفاده می شد . بسیاری از نقش های برجسته سربازان در پرسپولیس بساک بر سر دارند .بساک هم از فلز و هم ازغیرفلز ساخته می شد . بساک های نمدی غیر فلزی در طول شکار و جنگ استفاده می شد تا از آشفتن و مزاحمت موها جلوگیری کند . بساک توسط پادشاه ، درباریان او ، افسران نظامی و حتی مردم عادی پوشیده می شد.

کلاه نمدی تخم مرغ شکل

این کلاه به عنوان کلاه مادها معروف است . تنها تزئین بر روی کلاه نمدی تخم مرغی شکل ، یک نوار قیطانی در لبه کلاه بود . تصاویر به جا مانده در تپه قالایچی در بوکان از دوره مانویان و همچنین تاج هایی از دوره ساسانیان ، آشکار می کند که یک نیم تاج بر روی کلاه نمدی پوشیده می شده است. جنگجویان هخامنشی و افسران مادی از کلاه نمدی استفاده می کردند . کلاه مشابه به این کلاه ، هنوز توسط طوایف ایرانی چادرنشین استفاده می شود .

کلاه راسته

این نوع کلاه ، یک مخروط وارونه بود که در پایه خود برش می خورد ، از نمد ساخته می شد و توسط صمغ و دیگر مواد معطر، خوشبو می شد . این نوع کلاه ، هم شکاف دار بود و هم انواع ساده . کلاه راسته ساده به عنوان جایگزینی برای تاج شاهان در انجام کارهای روزانه آنها بود .تفاوت میان کلاه های راسته شکاف دار و ساده در برشها و شکاف های بدنه کلاه است . ظاهرا کلاه های شکاف دار برای سربازان استفاده می شده است و ویژگی خاص این نوع کلاه ، تصویری از اهورا است که بر روی آن منقوش می شد . مقایسه بین کلاه های راسته معروف به کلاه های پارسی و کلاه های راسته پوشیده شده توسط آشوریان نشان می دهد که کلاه راسته هخامنشیان ، یک نوع اصلاح شده از کلاه آشوریان بوده است .

دستار (روسری)

این دستار نوعی روسری بود که زنان بر سر می کردند و تا قوزک پا می رسید . زنان هخامنشی دستار بر سر می کردند . گوشه های این دستار شال مانند ، در زیر گردن پیچیده نمی شد . دستار طوری بر روی سر زنان قرار می گرفت که تمام موی آنها را می پوشاند یا مانند دنباله ای در پشت آویزان می شد . این دستار معمولا با یک نیم تاج یا بساک پوشیده می شد و روسری بود که در میان زنان ایرانی در گذشته متداول بود.

باشلق (نوعی کلاه خود)
باشلق-نوعی کلاه خود

باشلق (نوعی کلاه خود)

باشلق نوعی کلاه نمدی است که رشته های آویزان خاصی در پشت گوشها دارد ، که همانطور که به سمت پایین می آید باریک می شود . در پشت قوس باشلق ، بخش اضافی وجود داشت که به سمت جلو تا می خورد . باشلق توسط افسران زره پوش مادها پوشیده می شد . امروزه باشلق با اندکی تغییر و اصلاح در کردستان پوشیده می شود .