داریوش بعد از کشتن سغدیانس در سال ۴۲۳ (پیش از میلاد)به تخت نشست.این پادشاه هخامنشی نوزده سال بر ایران حکومت کرد.پروشات همسر داریوش دوم و به روایاتی خواهر وی بود که به دلیل اینکه در زمان این شاه هم نفوذ زنان و خواجه سرایان در دربار وجود داشت در تمام دسیسه ها و نیرنگهای دربار وجود داشت.در زمان داریوش دوم شورش هایی صورت گرفت آرسیت برادر داریوش دوم توسط یونانی ها یاغی شد ولی داریوش دوم با دادن پول به یونانی ها آن ها را متفرق کرد و بر برادرش غلبه کرد.
اسپارتی ها در این زمان در فکر نزدیکی به ایران بودند که آتنی ها را مغلوب کنند اما در اول داریوش راضی به این کار نبود اما بعد از شکست خوردن بحریه یونان در جنگ سیسیل حاکم لیدیه صلاح را در این دید که داریوش این خواسته را بپذیرد اما ایران طوری به اسپارتی ها کمک کرد که نه بازنده باشند و نه برنده و اینگونه جنگ را به درازا کشید.داریوش دوم به دولت اسپارت که علیه دولت آتن میجنگید، کمکهای شایانی نمود و در اثر همین منازعات و اشتغال حریفان در جنگ پلوپونزوس بود که یونانیان آسیای صغیر و برخی از جزایر یونانینشین که از زمان صلح کالیاس مستقل شده بودند، دوباره فرمانبردار ایران گردیدند. این پیروزیهای به اصطلاح دیپلماتیک این عیب را هم داشت که سپاه ایران را بیکار میگذاشت و تجربه نشان میدهد که در تاریخ امپراتوریهای بزرگ، وقتی ارتش یکچند بیمصرف بماند، مانند تیغی در غلاف مانده، زنگ میزند و طولی نکشید که در زمان داریوش سوم، در زمان حملهٔ اسکندر تلخی این واقعیت را چشید.در زمان این شاه به دلیل دخالت زنان و خواجه ها در امور از جمله دخالت ها و جنایتهای پروشات که اوج بی رحمی را داشت از ابهت خاندان هخامنشیان کاست.لشکر بزرگ دوره های کوروش,داریوش,خشایارشا دیگر وجود نداشت زیرا شاه یا با دادن پول آن را حل میکرد و یا با پول سپاهیان یونانی اجیر میکرد.همچنین با جلوس داریوش دوم انحطاط خاندان هخامنشی که منازعات داخلی، برادرکشی، و تسلیم به توطئههای حرم نشانهاش بود بطور بارزی امپراتوری پارسیها را به سوی ورطهٔ نابودی کشانید.در دوره داریوش دوم هرچه ایران پیشرفت کرد به واسطه زرنگی و کاردانی دو حاکم آسیای صغیر تیسافرن و فرناباذ بود که از خود یونانی ها علیه خودشان استفاده کردند و ضمن نفوذ در امور یونان توانستند یونانی های آسیای صغیر که طبق قرار داد کالیاس آزاد شده بودن و بعضی دیگر از جزایر یونانی را مجدادا مطیع ایران کنند.در زمان داریوش دوم در سال ۴۱۱ پیش از میلاد، مصر به بهانهٔ جانبداری ساتراپ مصر، از یهودیان مصر، اعلام شورش کرد. مصریها با وجود اختلاف داخلی و عدم قدرت و مهارت نظامی، این بار توانستند، سرزمین خود را تا نزدیک به شصت سال بعد از تصرف ایران بیرون آورند. مصر دوباره در زمان اردشیر سوم به تصرف ایران در آمد.سرانجام در ۴۰۴ قبل از میلاد داریوش درگذشت.بعد از او اردشیر دوم روی کار آمد.آرامگاه داریوش دوم گوری صخرهای در کوه حاجیآباد نقش رستم است که در بلندای ۲۶ متری از تراز زمین جای گرفتهاست.