مجسمه یک فرد پارتی که اعتقاد بر این است که شمایل سردار سورنا میباشد.
سورنا یا سورن(سورن در زبان فارسی پهلوی به معنی نیرومند است.) یکی از سرداران سپاه ایران در زمان اشکانیان بود.طبق منابع تاریخی سورنا جوانی بود خوش چهره و بلند قد و در دلیری و شجاعت از بهترین های زمان خود بود.این سردار ایرانی سپاه ایران را در نخستین جنگ با رومیان فرماندهی کرد و رومیها را که تا آن زمان در همه جا پیروز بودند، برای اولین بار با شکستی سخت و تاریخی روبرو کرد.این سردار ایرانی را مبتکر جنگ پارتیزانی (جنگ به روش پارتیان) در جهان میدانند.
وی ارد را به تخت سلطلنت نشانید و به سبب اصالت خانوادگی در روز تاجگذاری شاهنشاه ایران کمربند شاهی را به کمر پادشاه بست. او به هنگام گرفتن شهر سلوکیه نخستین کسی بود که برفراز دیوار دژ شهررفت و با دست خود دشمنانی را که مقاومت میکردند بزیر افکند.ارتش او شامل زرهپوشان سوارکار، تیراندازان ورزیده، نیزه داران ماهر، شمشیرزنان دلیر و پیاده نظام همراه با شترهایی با بار آذوقه، آب و مهمات بود.سورنا از یکی از خاندان های بزرگ(خاندان سورن) زمان اشکانیان بود که از نظر نژاد و ثروت و شهرت پس از شاه رتبهٔ اول را داشت.
در همین احوال ژول سزار,پومیه و کراسوس از سرداران و فرمانروایان بزرگ روم که در جنگ های خود همیشه پیروز بودند تصمیم به حمله به ایران را گرفتند و هدفشان گسترش دولت روم در آسیا بود.سرانجام رومیها به سمت ایران حرکت کردند و پادشاه ایران سورنا را مامور جنگ با رومیان کرد.کراسوس با سپاهی مرکب از ۴۲ هزار نفر از لژیونهای ورزیده روم در سال ۵۳ میلادی در جلگه های میانرودان با سپاه ایرانی رودررو شد وجنگ در گرفت.بر اساس روایات تاریخی، قبل از آغاز جنگ سورنا پیامی را برای کراسوس فرستاد و کنسول روم در جواب گفت : پاسخ تو را در پایتخت ایران می دهم.سورنا در جواب کراسوس پیام داد: اگر در کف دست من مویی می بینی ، پایتخت ایران را نیز خواهی دید.در این جنگ سورنا به کمک سواران پارتی توانست سپاه روم را شکست دهد و فرمانده آنها را بکشد.کراسوس که قصد داشت به مانند اسکندر، ایران و هند را فتح کند، از سورنا، سردار ایرانی، شکست خورد و خود و اغلب سربازانش کشته شدند.عده ایی از رومیان که توانستند فرار کنند به روم بازگشتند و مهارت ها و دلاوری های سربازان ایرانی را اینگونه برای سران رومی توضیح دادند:سورنا فرمانده ارتش ایران در این جنگ از تاکتیک و سلاحهای تازه بهره گرفت. هر سرباز سوار ایرانی با خود مشک کوچکی از آب حمل میکرد و مانند ما دچار تشنگی نمیشد. به پیادگان با مشکهایی که بر شترها بار بود آب و مهمات میرساندند. سربازان ایرانی به نوبت با روش ویژهای از میدان بیرون رفته وبه استراحت میپرداختند. سواران ایران توانایی تیراندازی از پشتسر را دارند. ایرانیان کمانهایی تازه اختراع کردهاند که با آنها توانستند پای پیادگان ما را که با سپرهای بزرگ در برابر انها و برای محافظت از سوارانمان دیوار دفاعی درست کرده بودیم به زمین بدوزند. ایرانیان دارای زوبینهای دوکی شکل بودند که با دستگاه نوینی تا فاصله دور و به صورت پیدرپی پرتاب میشد. شمشیرهای آنان شکننده نبود. هر واحد تنها از یک نوع سلاح استفاده میکرد و مانند ما خود را سنگین نمیکرد. سربازان ایرانی تسلیم نمیشدند و تا آخرین نفس باید میجنگیدند. این بود که ما شکست خورده، هفت لژیون را به طور کامل از دست داده و به چهار لژیون دیگر تلفات سنگین وارد آمد.
مرگ سورنا دقیقا معلوم نیست که چگونه رخ داده امابه گفته مورخانی قتل سورنا بدست ارد دوم صورت گرفته که ساخته و پرداخته این تاریخ نویسان مغرض است مانند گیریشمن فرانسوی که گفته او عاری از حقیقت میباشد چرا که ارد دوم دو سال قبل از سورنا در انزوا و تنهایی مُرد. البته اروپاییها همانند همیشه برای چسباندن برچسب وحشیگری به ایرانیان، مرگ ارد دوم را نیز به گردن فرزندش فرهاد چهارم افکندند.