چهارشنبه , آذر ۲۸ ۱۴۰۳

بیتِ: بسی رنج بردم در این سال سی… از فردوسی است؟

بسی رنج بردم در این سال سی / عجم زنده کردم بدین پارسی

این بیت یکی از بیت های نامور ادب پارسی است که بسیاری از ایرانیان آن را در ویر (ذهن) خود دارند و با شنیدن نام فردوسی آن را بر زبان می رانند. این بیت نامور در نوشتار اصلی شاهنامه نیست؛ با بررسی و نگرش به نمونه های (نسخه های) شاهنامه؛ این بیت در شاهنامه های: چاپ مسکو ؛ چاپ ژول مول ؛ شاهنامه ویرایش مهدی قریب ؛ شاهنامه ویرایش خالقی مطلق ؛ شاهنامه ویرایش فریدون جنیدی ؛ شاهنامه ی امیربهادری(امیرکبیر) ؛ شاهنامه ی بایسنقری، در متن اصلی یافت نشد و تنها در مقدمه ی منثور برخی از این نمونه ها، در سروده هایی که هجو نامه ی فردوسی خوانده می شود، جای داشت. ناگفته نماندکه هر ایرانی که یکبار شاهنامه را خوانده باشد و با گفتار آهنگین فردوسی آشنا باشد، به خوبی در می باید که دست کم ۹۰% این هجر نامه از فردوسی نیست..

به هر روی بیت بالا به باور بسیاری از شاهنامه پژوهان از آنِ فردوسی نیست؛ اما اگر بپنداریم که بیت بالا سروده ی خود فردوسی است و یا سروده ی یک ایرانی میهن دوست دیگر، نخستین نتیجه ای که هر ایرانی از آن می گیرد این است که فردوسی می گوید زبان پارسی را زنده کرده است… اما این یک ساده انگاری و ظاهر نگری است. از آن روی که مردمان امروز ایران از واژگان کهن پارسی و دستور پارسی سره دور شده اند؛ برخی از ابیات شاهنامه را دگرگون معنی می کنند.

  • معنی درست بیت اشاره شده:

بسی رنج بردم در این سال سی = در این سی سالی که از سرایش شاهنامه میگذرد رنج های فراوانی بردم
عجم زنده کردم بدین پارسی = ایران و تاریخ ایرانیان را با گفتار پارسی زنده کردم

چنانکه می بینیم، منظور در مصرع دوم زنده کردن زبان پارسی نیست؛ منظور زنده کردن تاریخ عجم (عجم = ایرانیان) با گفتار شیرین پارسی است. چنانکه در بخش های دیگری از شاهنامه می بینیم که فردوسی از گفتار های پهلوی یاد می کند.

نگه کن سحرگاه تا بشنوی / ز بلبل سخن گفتن پهلوی

پس از تازش اعراب، ایرانیان به کلی تاریخ خویش را فراموش کردند. تا بر آمدن یعغوب لیث صفاری و ابومنصور عبدالرزاق ایرانیان از گذشته خویش آگاهی درستی نداشتند. بسیاری از اسناد ملی ایرانیان نابود و ناپدید شده بود؛ تا آنکه این دو برآمدند و آتش میهن دوستی را در جان ایرانیان بر افروختند و دستور به گردآوری نامه های کهن ایران برای نگارش تاریخ ایران باستان دادند؛ سپس دقیقی و فردوسی پدید آمدند و آن را به شعر در آوردند و جان و روان ایرانیان را نورانی کردند.

ناگفته نماند، با نگرش بر این بیت هرگز نباید گمان برد که فردوسی (اگر این بیت از او باشد) منت بر سر ایرانیان می گذارد، زیرا به گفته ی خود او رنج بردن برای دانش سزاوار است:

به رنج اندر آری تنت را رواست / که خود رنج بردن به دانش، سزاست

 

گوشزد » رنج بردن در شاهنامه به معنی کار و کوشش هم بسیار بکار رفته است

درباره ی میلاد موسوی

۱۹ دیدگاه

  1. ممنون از شما که به این موضوعات پر اهمیت می پردازید

  2. چرا در نسخه شاهنامه من این ابیات حذف شدند میشه بگید شاهنامه کامل از کجا تهیه کنم

  3. بسی رنج بردم در این سال سی …… سخن زنده کردم بدین پارسی

  4. نامه در خانه اش نباشه….. هویت ایرانی رو مدیونه شاهنامه هستیم… وگرنه همچون مصریان ما هم عرب کامل میشدیم.. … درود بر روان پاک این دلاور

  5. چقدر متعجب شدم از این مقاله…ولو اینکه این بیت، تنها منسوب به فردوسی بزرگ باشه، پرداختن به چنین مبحثی یک ضعف و ناسپاسی مطلق است.کی وکجا و کدام ایرانی در حیاتش از خواندن این بیت، تصور کرده، این بیت به معنی منت گذاشتنه؟!ببینید اساتید گرام، عملا اینگونه نقدهای بی مبنا، آب به آسیاب دشمن ریختن هست و بس…. اینو من تجربه کردم که در دانشگاه ترکیه تحصیل میکنم…. وبارها از زبان اساتیدشان شنیدم که گفتند :اشعار فردوسی شما هم که،افزوده شده ست واز کجا معلوم بقیه ی ابیات شبهه برانگیز نباشند،درحالی که، پشت تمام حماسه سرایی ها و اشعار مدهوش کننده ی شاهنامه، تلاش فردوسی برای حفظ زبان، ادبیات،روایات تاریخی و پهلوانی سرزمین کهن مان، موج میزند، آن هم فقط با زمزمه ی همین بیت شیرین… که یقین دارم با اشک و دلخوشی این بیت خلق شد. همین که حتا در مقدمات نسخ قدیم این بیت هویداست، من باافتخار به فردوسی بزرگ این بیت رو زمزمه میکنم…. باشد که روح بزرگش را بگستراند بر این وفاداریمان به تک تک شصت هزار بیتش : بسی رنج بردم دراین سال سی /عجم زنده کردم بدین پارسی

  6. مهدی ستاری

    بسی رنج بردم در این سال سی اصلا جزو ابیات فردوسی نیست این بیت در دوره پهلوی گفته شده و به فردوسی نسبت دادن من تمام ابیات و نسخه های فردوسی که معتبر بودن و چاپ مسکو بوده رو دیدم همچین حرفی به فردوسی مربوط نمیشه اما در این مورد صحبت کرده که در پادشاهی یزدگرد در بخش ۱۷ این هستش اما بسی رنج بردم در این سال سی نیستش وگرنه مربوط به این مطالب گفته

  7. با سلام دوست عزیز عجم به معنای هر غیر عرب هست و فقط به ایرانی ها گفته نمیشه

  8. فردوسی سی سال برای تکمیل شاهنامه زحمت بسیار کشید حالا شما اومدین میگین ۹۰% متعلق به فردوسی نیست شماها دیگه کی هستین شایدم ایرانی نیستین؟؟؟؟؟!!!!!!

  9. محمود صفاری

    دوست عزیز، «گرام» درست نسیت !

  10. شاید منظور از پار سی ، سی سال گذشته باشد که در هیچ جا به آن اشاره نشده

  11. درود بر شما ،
    روز پارسی زبانان مبارک…

    ((خواب استاد )) به یاد استاد ادبیات پارسی فردوسی

    (( خواب استاد ))
    من ندانم خواب بودم یا که نه بی خواب بودم
    شایدم در فکر بودم اندکی بی تاب بودم
    آمد استادی به خوابم که مرا هوشیار کرد
    چشم تن در خواب بود او جان دل بیدار کرد
    یک نظر بر من نمودو در دوچشمانش غضب
    گفت شاعر بودی و چیزی نمی گفتی ، عجب
    تو عجب حرفای شیرین و شکرقند می زنی
    نزد استادان ، سخن از قصه و پند می زنی
    من که استادم به شعر و شاعری و در ادب من کمترین
    نیست ما را ادعای قصه گویی ، حرفهای برترین
    تو اگر خواهی که کارت به شود در انجمن
    سر به زیر انداز و کن کارت، نگو از تو به من
    چشم باز کردم به دنیا و دگر استاد رفت
    بهر حرفهای نگفتم در دلم فریاد رفت

    حجت بقایی

    http://viracompany.blogfa.com/post/178

  12. محمود آسمانی

    درود .این بیت صد در صد متعلق به شاعر بزرگ ایران زمین فردوسی هست.و البته این دوبیت هست:
    بسی رنج بردم در این سال سی .. سخن زنده کردم بدین پارسی
    پی افکندم از نظم کاخی بلند.. که از باد و باران نیابد گزند

  13. عباس توسلی فدیهع

    کسی در این مقاله توهینی به استاد سخن فردوسی نکرده. فقط میگوید ابیاتی چون بسی رنج … سروده فردوسی نیست که من هم با تاوجه به نگریستن از چند جهت به این نتیجه بیشتر رسیدم که این بیت از اضافات شاهنامه است. زبانی که ما امروز با ان سخن میگوییم شاید بشود گفت گویشی از زبان پهلوی است که بیشتر به ان پهلوی میانه میگویند. ضمن اینکه خاستگاه زبان ما اصلا استان پارس یا فارس نیست بلکه خاستگاه زبانهای ایران منطقه خراسان است.

    استاد ایران شناس دکتر زرتشت ستوده هم با پارسی یا فارسی نامیدن این زبان مخالفند.

    پیشنهاد ایشان اینست که در آینده اگر زبان پهلوی در مدارس تدریس گردد آنگاه کرد ولر و بلوچ و اصطلاحا پارسی زبان و … خواهند دانست همه یک ریشه زبانی مشنرک دارند و انگاه عوامل استعمار نخواهند توانست بین ایرانی نشسته در شیراز با ایرانی نشسته در تبریز یا سنندج یا زاهدان یا رشت، فاصله و سپس اختلاف بیندازد.

  14. تاریخ پژوه

    این بین به هیچ وجه از فردوسی نیست….
    فردوسی خراسانی و تاجیک بوده و شاهنامه هم به زبان تاجیکی نوشته شده اصلا ربطی به زبان پارسی نداره… زبانی که امروز میگن زبان فارسی همون زبان دری یا زبان تاجیکی و خراسانی هست که کوچکترین شباهتیم به زبان فارسی باستان و واقعی نداره… عامیانه بهش میگیم زبان فارسی مثل خط عربی که ما ایرانیها بهش میگیم خط فارسی…
    کسانی که کوچکترین مطالعه تاریخی دارن(مطالعات ژرف اینستاگرامی منظورم نیست) همگی میدونن که ایران تا اواسط زمان قاجار به تورک و تاجیک تقسیم میشدن هیچ صحبتی از پارس و فارس نبوده… از اواسط دوران قاجار واژگان پارس و فارس مد شده و رواج پیدا کرده

  15. این شعر از آن فردوسییست ولی به جای عجم واژه ی سخن بوده چرا که عجم که به معنی گنگ و نامفهوم است را اعراب در مقابل عرب یعنی فصیح و گویا به غیر عرب و بصورت خاص به ایرانیان اطلاق میکردندوبعید بنظر میرسد که فردوسی از چنین واژه ای در اشعارش استفاده کرده باشد

  16. باورم نمیشه ما این همه شاعر هایی داریم که کشور های خارجی تا اسمشون میاد تا شعر هاشون رو تو مراسم های رسمی دانشمند ها میارن به احترامشان می‌ایستند اونوقت دوتا انسان که مطالعه اندکی داشتند اینجا میگن شاهنامه مال فردوسی نیست لطفا جمع کنید خودتونو دیگه حداقل شماها آبرو ایران رو نبرید لابد کوروش و داریوش هخامنشی هم الکیه؟؟؟
    وای خدا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.