هنر ساسانی هنری ایرانی است اما از نوع اصیلش و وارث هنرهای هخامنشی و اشکانی.در دوره ساسانیان هنر ایرانی به اوج پیشرفت خود رسید.هنر ساسانی در واقع تلفیقی است از سنت های هخامنشی ، اسلوب پارتی، هنرهای یونای و رومی و هنرهای خاوری که نمونهای از هنرهای ساسانیان را میتوان در شهرهای کازرون و فیروزآباد مشاهده کرد.اگر چه هنر ساسانی از جریانات خارجی همچون یونان و روم تأثیر پذیرفت ولی این هنرها را بر اساس سنن محلی تغییر داد.
در این دوره برای تزئینات کاخ ها و ابنیه ها از عوامل مختلفی چون موزائیک کاری، نقاشی روی دیوار، گچ بری و نقش برجسته استفاده می شد که هر یک از تجلیات خاص عهد ساسانی محسوب می شدند. همچنین هنر گچ کاری و گچ بری اهمیت زیادی یافت. هنرمندان آن روزگار دیوارهای آجری و سنگی را با لایه ای از گچ می پوشاندند و گاه آنها را تزئین می کردند. در بعضی مواقع نیز هنرمندان از قطعات گچ بری شده قاب می ساختند و به تعداد زیاد، قطعاتی شبیه هم به وجود می آوردند.در نقاشی های این دوران هم شاه نقش غالب است و معمولا به تصویری از شاه در حالات گوناگون اختصاص دارد. اما کاربرد انواع نقش مایه های گیاهی و جانوری با معانی نمادین در هنر ساسانی معمول بوده است.سرچشمه بسیاری از نقش مایه های مورد استفاده ، صور گیاهی ، قوچ های رو در روی یک درخت، گاوان بالدار با سر انسان، نبرد شیر و گاو، شاهین های حمله ور به حیوانات و… بوده است و بسیاری از نقش ها چون پیچک تاک ، صحنه های انگورچینی و پیکره های بالدار پیروزی از منافع غربی اقتباسی شده بود.
به عنوان نمونه می توان به نگاره ی کاخ ساسانی در دامغان اشاره کرد که به هنگام کاوش های هیئت باستان شناسی دانشگاه فیلادلفیا و موزه پنسیلوانیا به دست آمده است. این نقاشی که در اتاق شماره۴ کاخ واقع است، شاه سوار بر اسب را نشان می دهد که اسب او چهار نعل می دود. آقای اریک اشمیت این نقاشی را به قباد ساسانی نسبت می دهد.در کل می توان گفت که هنر این دوران ذاتاً دربارى بود است اما قابلیت و توان آنرا داشت که از قلمرو زمان و مکان خود فراتر رود و به سرعت گسترش یابد در شکلگیرى هنر سرزمینهاى دیگر نقش قاطعى ایفا نماید.در گچبری های عهد ساسانی از نقوش مختلف گیاهی، حیوانی، انسانی و نقوش هندسی و گاه تصویر و صحنه ای از شکارگاه استفاده میشده است.در هنر هخامنشی نقش برجسته ها هم بسیار اهممیت داشتند و در هر نقش برجسته سعی شده است که همه چیز مانند لوازم و وسایل مورد استفاده آن روزگار و نوع لباس و نقش و نگارهای پارچه و زیور آلات به دقیق ترین وجه به نمایش گذاشته شوند. از بزرگترین نقش برجسته های هخامنشی میتوان صحنه ی پیروزی اردشیر اول را بر آخرین پادشاه اشکانی که در فیروز آباداست را نام برد.یکی از وجوه تمایز هنر ساسانی به دوران قبل را باید به کارگیری موزاییک در این عصر دانست. نمونه هایی از این موزاییک ها از ایوان اصلی کاخ بیشاپور به دست آمده است. طرح این صفحات از طرح های متداول در سوریه ی روم گرفته شده و مطابق سلیقه ی ایرانی دخل و تصرف هایی یافته است. در این تصاویر نقوش زنان و مردان گل به دست دیده می شود . در برخی نیز بانوان در حال بافتن تاج گل و یا نواختن چنگ هستند . در بین این نقوش، یک جفت پرنده که در امتداد شاخه های درختی به سوی هم می روند، جلب نظر می کند.قالی بافی از دیگر جلوه های هنری مهم عهد ساسانیان است که در این دوره رواج زیادی داشته است.فرش بهارستان در کاخ تیسفون که با نخهای ابریشمی و زرین و سیمین بافته و با هزاران قطعه جواهر مرصّع می باشد نقطه عطف هنر قالی بافی آن دوره و اوجه هنر قالی بافی در ایران باستان به شمار می رود.
نقوش و قالی های این دوره مملو از تصاویر انتزاعی و هندسی از گل و گیاه و حیوانات و پرندگان است. از مضامین عمده این بافته ها ، نقش باغ و صحنه های شکار است و ظاهراً قالی های باغ نما آنقدر محبوب و مورد علاقه شاهان بود که حتی باغ ها را به تقلید از آنها آرایش می کرده اند.بافت پارچه های ابریشمی نیز در این دوره رواج فراوان یافت و این بیشتر از آن ناشی می شد که ایران بر سر راه چین (بزرگترین تهیه کننده ابریشم) و روم (بزرگترین مصرف کننده آن) قرار داشت و مسیر انتقال ابریشم که بعدها به جاده ابریشم معروف شد از ایران می گذشت. هنر فلز کاری و ساخت لوازم تزئینی فلزی نیز در روزگار ساسانیان رونق داشت و در آثار فلزی این دوره همچون بشقاب، جام، گلدان و زیور آلات- نقوش مشابهی از صحنه های شکار، جلوس شاه، اعطای منصب و همچون تصاویر زیبایی از پرندگان، گلها و حیات افسانه ای مشاهده می شود. نقاشی از دیگر هنرهای مهم این عصر است؛ به ویژه که مانی آن را توسعه فراوانی بخشید. طلا کاری، برنز کاری، شیشه سازی، حکاکی روی سنگ و نگین های نقاشی دار و سکه سازی از دیگر شاخه های مهم هنر ساسانی می باشند که جملگی اوج درخشندگی هنر ایران در این عهد را به نمایش می گذارند. هنر ساسانی در طی ۴۰۰ سال حکومت شاهان این سلسله جلوه ای از وحدت را در عین تنوع و کثرت آن پدید آورد. در این هنر گرچه عناصر هنرهای دیگر کشورها و حتی هنر رومی به چشم می خورد اما هویت مستقل آن حفظ شده است. از این روست که می توان انسجام و همگونی آشکاری را در تمامی آثار این دوره مشاهده کرد.
خیلی عالی بود واقعا به دردم خورد متشکرم
واقعا خوب بوددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددد.