انوشیروان یکی از بزرگترین پادشاهان ساسانی بود. انوشیروان را معلمی بود.روزی معلم او را بدون تقصیری بیازرد.انوشیروان کینه او را در دل گرفت تا به پادشاهی رسید. آن گاه از او پرسید: چرا بی سبب بر من ظلم کردی؟ معلم گفت: چون امید آن داشتم که بعد از پدر به پادشاهی برسی، خواستم که تو را طعم ظلم بچشانم تا در ایام سلطنت به ظلم اقدام نکنی!