سه شنبه , آذر ۱۳ ۱۴۰۳

بردیای دوروغین

بردیای دروغیندر واقع بردیای دروغین شخصی بود به نام گئومات مغ.وقتی کمبوجیه برادرش بردیا را کشت به مصر رفت و خیالش از بابت اینکه کسی دیگری جایش را بگیرد راحت بود اما اتفاقی بد تر افتاد.گئومات مغ که از ماجرا خبردار بود از نبود کمبوجیه استفاده کرد و خود را بردیا پسر کوروش کبیر و برادر کمبوجیه خواند و از خویشاوندان خود فاصله گرفت و کسانی را که بردیا اصلی را می شناختند کشت.

  او وقتی که به تخت نشست برای اینکه خود را محبوب کند و کمبوجیه را از چشم بندازد با مردم به خوبی رفتار میکرد و به مدت سه سال از مردم مالیاتی نگرفت.اینگونه شد که گئومات مغ خود را به عنوان بردیا اما بردیای دوروغین جا زد و توجه مردم را به خود جلب کرد.کمبوجیه که در راه برگشت بود حقیقت کشتن برادرش را فاش کرد و بعد خود را کشت.اما کسی نبود که بتواند حالا حکومت را از دست گئومات مغ بگیردوحرف های همراهیان کمبوجیه را باور کند. تا اینکه توسط یکی از زنهای گئومات مغ معلوم شد که او بردیای واقعی نیست.سرانجام داریوش کبیر گئومات مغ را به هلاکت رساند و بار دیگر یکی از پارسیان حاکم شد.این واقعه را داریوش در کتیبه خود به چند زبان نوشته که متن پارسی ان این است:

گفته های داریوش درباره بردیای دروغینداریوش بزرگ

داریوش میگوید:این است آنچه من کردم بعد از اینکه شاه شدم.کمبوجیه پسر کوروش پیش از این شاه بود و برادری داشت به نام بردیا از یک پدر ویک مادر.بعد کمبوجیه بردیا را کشت.با اینکه کمبوجیه بردیا را کشت ولی مردم نمی دانستند و بعد از آن کمبوجیه به مصر رفت.بعد از  آنکه کمبوجیه به مصر رفت اخباری دروغین بین مردم پخش شد و مردم بد دل شدند.داریوش می گوید:بعد از آن مردم مغی گئومات نام از پی سی ی اووده برخاست که از کوهی است ارکادرس نام که از آنجا در ماه ویخن در روز چهاردهم برخاست.مردم را فریب داد و خود را بردیا پسر کوروش و برادر کمبوجیه خواند پس از آن مردم بر کمبوجیه شوریدند و به طرف بردیا دروغین رفتند.گئومات مغ تخت را تصرف کرد و در ماه گرمه پد(ماه اول بهار)روز نهم بود که او تخت را تصرف کرد و پس از آن کمبوجیه به دست خود کشته شد و مرد.بنابراین گئومات مغ پارس,مادوممالک دیگر رااز کمبوجیه انتزاع کردو به خود اختصاص داد و شاه شد.داریوش میگوید کسی از خانواده ما پیدا نشد تا حکومت را از گئومات مغ بگیرد.مردم از او میترسیدند عده زیادی از اشخاص که بردیای واقعی را می شناختند می کشت بخاطر این میکشت که خیال میکرد کسی مرا نشناسد و نداند من پسر کوروش نیستم.کسی جرات نمیکرد درباره او چیزی بگویید تا اینکه من آمدم از اهورا مزدا یاری طلبیدم,اهورامزدا مرا یاری کرد,در ماه باغ یادیش (ماه اول پاییز)روز دهم من با کمی از مردم این گئومات مغ را با کسانی که همدست او بودند کشتم.در ماد قلعه ایی هست که اسمش سی ک ی هواتیش و در بلوک نی سان(در نزدیکی همدان بوده است) است آنجا من او را کشتم.پادشاهی را از او باز ستاندم و به یاری اهورا مزدا شاه شدم.داریوش می گوید سلطنتی را که از دودمان ما رفته بود باز ستاندم و آن را به جایی که پیشتر بود باز نهادم بعد اینطور کردم ,معابدی را که  گئومات مغ خراب کرده بود مرمت کردم و بازار و حشم ومساکنی که گئومات مغ از طوایف گرفته بود به آنها پس دادم و مردم پارس و ماد ودیگر ممالک را به حال پیش برگرداندم به فضل اهورا مزدا این کار ها را کردم انقدر رنج بردم تا طایفه خود را به مقامی که پیش داشت رسانیدم …. نوشته های داریوش در کتیبه بیستون درباره بردیای دروغینکتیبه بیستون

درباره ی کاوه آهنگر

۱۲ دیدگاه

  1. برادراریایی علی

    خیلی ممنون برادراریایی از مطالب جامعتون واقعاازسایت وطن دوستانتان کمال قدردانی رادارم تشکر

  2. عالی بود مرسی

  3. دستت درد نکنه! ما را از دست تحقیق های خفن تاریخمان راحت کردی!!

  4. منم با هم کلاسیم (آرش) موافقم!

  5. ممنون از مطالب خوبت

  6. بردیا مختار ایران

    صرفا جهت اطلاع عرض کنم بردیا برای ظلمی که پادشاهان هخامنشی بر مردم ایران روا داشت قیام کرد و نگرفتن مالیات به خاطر محبوبیت نبود به خاطر این بود که مردم از بار مالیات های سنگین خسته شده بودند. علاوه بر قیام بردیا قیام های متعددی در جاهای مختلف ایران به وقوع پیوست.

  7. یه سوال : از کجا تونستند مقبره کوروش رو شناسایی کنند؟چه دلایل علمی و باستان شناسانه ایی دارند که این مقبره مال اونه ؟عده ایی شبهه سازی کردن و من نتونستم قاطعانه پاسخ بدم.خواهشا با دلیل و سند برای من شرح دهید.

  8. شاید بردیای دروغین نبوده . این فقط نقشه داریوش برای نشستن به تخت بوده .کشتن کمبوجیه و اینکه خودش مرده . کی میدونه ۲۵۰۰ سال قبل چه خبر بوده ؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.