چهارشنبه , آذر ۱۴ ۱۴۰۳

داریوش بزرگ

داریوش بزرگداریوش یکم یا داریوش بزرگ پسر ویشتاسب سومین پادشاه هخامنشی بود.  گئومات مغ(بردیای دوروغین) در این زمان حکومت را به دست گرفته بود.اما داریوش در سال ۵۲۲ پیش از میلاد او را کشت و حکومت هخامنشیان را پس گرفت.درباره بردیا روایات زیادی است گزنفون و کتزیاس با هرودوت در موضوع کشته شدن بردیا به فرمان کمبوجیه همداستان هستند. . کتزیاس اسم این مغ را سپنت‌دات یعنی دادهٔ مقدسات نوشته‌است که به زبان امروزی اسفندیار می‌شود.اما اخیرا برخی دانشمندان مانند آلبرت اومستد بر این نظریه عقیده دارند که بردیای دروغین در واقع خود بردیا بوده که برای رسیدن به تاج و تخت اینکار را انجام داده و داریوش بعد از اینکه او را کشت او را گئومات نامید تا غصب سلطنت را موجه جلوه دهد.اما این گونه نظریه ها پذیرفتنشان کمی سخت است زیرا داریوش بعد از اینکه به تخت نشست دختر بردیای واقعی را که پارمیس نام داشت به همسری گرفت تا جایگاه خود را وجهه قانونی ببخشد.به هر حال داریوش   در سال ۵۲۲ پیش از میلاد، با کمک چندی از بزرگان با کشتن گئومات مغ بر تخت نشست.مورخین معتقدند که کمتر سلطانی در عالم در بدو سلطنت به اندازه داریوش با مشکلات زیاد و طاقت فرسا مواجه شده است.داریوش حالا با شورش تمام ممالک تابع ایران از جهت غیبت طولانی کمبوجیه در ایران و خروج بردیای دروغین و سخت گیری او در حال شورش بودند اما داریوش و یارانش طی ۱۹ نبرد، ۹ پادشاه را که با وی به جنگ برخاستند، سرکوب کرد.

داریوش کبیر هخامنشیمجلس بارعام داریوش اول؛ موزه خانه زینت الملوک در شیراز

شورش از عیلام شروع شد وداریوش سپاهی به عیلام فرستاد و شخصی به نام آترین را که یاغی شده بود را گرفته و کشت.سپس در بابل شخصی را را به نام بخت النصر سوم که خود را پسر نبونید پادشاه سابق بابل میخواند را که یاغی شده بود را کشت. در ماد هم یک مدعی که خود را از اخلاف هووخشتره می‌خواند، مدعی سلطنت ماد بود.داریوش لشکری به سوی او فرستاد که آن لشکر نتوانست شورش را بخواباند و داریوش دستور داد که صبر کنند تا خود داریوش بیاید زیرا در این زمان داریوش در محاصره بابل بود و گرفتن آنجا برایش مهم بود.بعد از فتح بابل به سوی ماد آمد و شورش را خواباند در پارت  وگرگان هم شورش پدید آمد که پدر ویشتاسب حاکم آن ممالک بود و سرکوب شورش ها به او واگذار شد.در پارس یک مدعی دیگر خود را بردیا پسر کوروش خواند.اما داریوش او را به سرعت دستگیر کرد و کشت.چندین شورش دیگر هم روی داد که داریوش آنها را سرکوب کرد. تمام این اغتشاش‌ها که در ارمنستان، ماد، کردستان، رخج، و مرو روی داد، با خشونت سرکوب شد و داریوش خشونت را در این مواقع همچون وسیله‌ای تلقی می‌کرد که می‌توانست از توسعه و تکرار نظایر این حوادث، جلوگیری کند.شورشیان همواره در یک زمان سربرنمی‌داشتند و هدف مشترک یا پیوند اتحادی هم با یکدیگر نداشتند، عامل عمده‌ای بود که داریوش را در دفع شورش‌ها یاری کرد.اما عامل دیگری هم که داریوش را یاری می کرد این بود که با ازدواج با دختر کوروش و با تعدادی از دختران خانواده‌های بزرگ پارسی او را در موقعیتی قرار داده‌بود که نجبای پارسی و مادی هر یک بخاطر خویشاندی نسبی و یا سببی خویش، نسبت به این پادشاه نوخاسته که در حمایت و تبعیت از وی، هم‌پیمان هم شده بودند، وفادار و حتی علاقه‌مند بمانند.

داریوش بزرگتشکیلات داریوش

داریوش نه فقط دولت هخامنشی را از نو احیا کرد بلکه تشکیلاتی به آن داد که اداره کردن ممالک بزرگ ایران را آسان و رفاه مردم را تامین کرد.اول-داریوش سرزمین های ایران را به چند قسمت تقسیم نمود و برای هر کدام یک والی معین نمود که به زبان آن روزی به آنها خشترپاون  یا خشتر پوان میگفتند.یعنی حامی یا نگهبان مملکت. یونانی‌ها، ساتراپ، به معنی استاندار . تعداد بخش‌ها را بین بیست الی بیست و شش بخش ذکر کرده‌اند ولیکن تعداد ولایات در کتیبهٔ نقش رستم به سی ولایت می‌رسد. برای اینکه کارها همه در دست یک نفر نباشد، دو نفر از مرکز مأمور می‌شدند که یکی به فرماندهی لشکر محلی منصوب بود و دیگری به اسم سردبیر که کارهای کشوری را اداره می‌کرد. سردبیر در واقع مفتش مرکز در ایالات بود و مقصود از تأسیس این شغل این بود که مرکز بداند احکامی که به ساتراپ(استانداران) صادر می‌شود اجرا می‌گردد یا نه. مفتشینی که از مرکز برای دیدن اوضاع ایالات مأمور می‌شدند، لقب چشم و گوش دولت را داشتند.این نظارت‌ها در عین حال هم رعیت را از استثمار و تعدی ساتراپ‌ها(استانداران) در امان نگه می‌داشت و هم به ساتراپ‌ها(استانداران) اجازه نمی‌داد تا با جمع آوری عوارض و مالیات‌های بیجا خزانهٔ خود را تقویت کنند و لاجرم به فکر توسعهٔ قدرت بیفتند.دوم-داریوش بعد از آن برای اینکه اوامر و احکام مرکز به سرعت و به موقع به مقصد برسد راههایی در ایران ساخت که معروف ترین آن راه شاهی بود که سارد پایتخت سابق لیدی، را به شوش پایتخت هخامنشیان وصل می‌کرد که طول آن ۲۴۰۰ کیلومتر بود.یک  دیگر از راه های بزرگ نیز بابل را به مصر مربوط می‌کرد.

داریوش کبیر-راه شاهیسوم- برای اینکه نیروی نظامی بقدر کفایت و با سرعت به جاهای لازم برسد، داریوش لشکری ترتیب داده بود که موسوم به لشکر جاویدان بود، زیرا هیچگاه از تعداد آنها نمی‌کاست و فوراً جاهای خالی را پر می‌کرد. تعداد این لشکر ده هزار نفر بود.چهارم-قبل از داریوش برای اخذ مالیاتها ترتیب معینی نبود و حاکمان محلی هرچه می خواستند میگرفتند.مورخین یونانی مانند هرودوت نوشته‌اند داریوش برای هر ایالتی مالیات نقدی و جنسی معین کرد. پلوتارک مورخ یونانی می‌نویسد «داریوش در صدد تحقیق برآمد تا معلوم نماید که مالیات تعیین شده، بر مردم گران است یا نه و چون جواب آمد که گران نیست و مردم می‌توانند بپردازند، باز مالیات‌ها را کم کرد تا تحمیلی بر مردم نشود.»پنجم-از کار های دیگر داریوش نیز ارتباط دادن دریای مدیترانه و دریای سرخ بود.قتی داریوش در هند بود مشاهده کرد که بازرگانی مصر و شامات با هند از راه خشکی مشکل است و حمل و نقل گران تمام می‌شود این بود که امر کرد، که کانالی که امروزه به نام کانال سوئز معروف است و نخستین بار در سال ۶۰۹ پیش از میلاد ایجاد شده و در زمان داریوش پر شده بود، را پاک کرده و سیر کشتی‌ها را در این کانال، برقرار نمودند.سه سنگ‌نوشته از داریوش در کانال سوئز کشف شده که مفصل‌ترین و مهم‌ترین آنها ۱۲ سطر دارد و مشتمل است بر مدح اهورامزدا و معرفی داریوش و دستور حفر ترعهٔ سوئز. دو کتیبهٔ دیگر کوچک‌ترند و مشتمل بر معرفی داریوش هستند.

تشکیلات داریوش-کانال سوئزششم –داریوش برای امور تجارتی و دادوستد و ارتباط اقتصادی دائم پولی از طلا سکه زد که در تمام ممالک ایران رواج داشت.این سکه را دریک مینامیدند و عیار آن به واسطه اینکه داریوش میل داشته که سکه های او از طلای خالص باشند بسیار عالی بود.در تاریخ جهان، لیدیه نخستین مملکتی بود که سکه در آنجا زده شد ولی در تاریخ ایران، در زمان داریوش بود که نخستین سکهٔ متعلق به ایران بوجود آمد.

دریک سکه هخامنشیدریک سکه هخامنشی

هفتم-داریوش در سنگ‌نوشته بیستون از بازسازی نیایشگاه‌هایی که گئومات مغ ویران کرده بود، سخن می‌گوید. همچنین برای دلجویی از مصری‌ها که در زمان کمبوجیه نیایشگاه‌هایشان ویران شده بود، به معابد آنها رفته و ادای احترام کرد و نیایشگاه تازه‌ای برای آمون ساخت که خرابه‌های آن، هنوز از مملکت‌داری داریوش حکایت می‌کند. کاهن بزرگ مصر را که به شوش تبعید شده بود، به مصر بازگرداند و او را بسیار احترام کرد. بواسطهٔ این اقدامات مصری‌ها از داریوش راضی شده و او را یکی از قانون‌گذاران بزرگ خود دانستند.

لشکرکشی های داریوش

لشکرکشی به سرزمین سکاها

اقدام داریوش در لشکرکشی به سرزمین سکاهای اروپا، در این سال‌های توسعه و آرامش تا حدی غریب به نظر می‌آید. چندین نظریهٔ مختلف، دربارهٔ هدف و محرک داریوش از این لشکرکشی وجود دارد. شاید وی می‌خواسته‌است، آنها را بخاطر حمله‌های مخربی که بارها به سرزمین ایران کرده بودند، تنبیه کند و برای همیشه خیال آنها را از اقدام به آنگونه حمله‌ها منصرف نماید، این احتمالی است که از قول هرودوت نیز بر می‌آید.در سرزمین سکاها داریوش بجای آنکه با مقاومت این طوایف مواجه شود با عقب‌نشینی آنها روبرو شد. طی مدت دو ماه سپاه ایران در طول دشت‌های خلوت و بی‌پایان به دنبال دشمن سرگردان بودند و نتیجه‌ای که مطلوب داریوش از این لشکر کشی بود، بلافاصله حاصل نیامد. این لشکرکشی، هر چند خسارت‌های گران برای داریوش به بار آورد ولی هدف این لشکر کشی چندی بعد تحقق یافت، چرا که هم سکاها تا مدت‌ها اندیشهٔ تجاوز به مرزهای ایران را در خاطر راه ندادند و هم مراکز تجارت گندم و چوب یونان تحت نظارت ایران درآمد.

ضمیمه کردن سند و پنجاب

در سال ۵۱۲ پیش از میلاد، داریوش پس از برقرار کردن امنیت در ممالک تابعه، چند ولایت نیز به ایران ضمیمه کرد، یکی از آن‌ها پنجاب و دیگری سند است که هر دو در هند واقع هستند. نام هند البته در کتیبهٔ بیستون در شمار ایالت‌های تابعه نیست و اینکه در کتیبهٔ پرسپولیس هست نشان می‌دهد که این ولایات جنوب شرقی بعد از جنگ‌های مربوط به دفع شورش‌ها می‌بایست به قلمرو داریوش درآمده باشد.

سلسله های ایران از گذشته تا کنونامپراتوری داریوش

 

جنگ با یونان

همیشه در دربار ایران کسانی بوده اند که ایران را تحریک می کردند که در امور یونان دخالت کند از جمله یونانی های فراری.اما کسانی هم بودند که معتقد بودند که جنگ با یونان بی نتیجه است.داریوش هم قصد لشکر کشی نداشت اما خود یونانی ها او را مجبور کردند.هر چند داریوش توانست شورش مستعمرات ایران در یونان را فرو بنشاند ولی تحریکات آتن ، اسپارت و در این کشورها قطع نشد.درین ایام آتن برخلاف اسپارت نسبت به ایران اظهار انقیاد یا وفاداری کرده بود، مع‌هذا هنگامی که شورش‌هایی در شهرهای یونانی نشین آسیای صغیر (غرب ترکیهٔ کنونی) درگرفت، اسپارتها، حاضر به حمایت از شورشگران نشدند و این آتنی‌ها بودند که حاضر شدند، به شورشیان کمک کنند.در سال ۴۹۸ قبل از میلاد شورشیان به همراهی آتنی‌ها شهر سارد (پایتخت سابق لیدیه) را که پنجاه سال قبل به تصرف ایران درآمده بود، آتش زدند اما تسخیر بر ارگ ممکن نشد و شورشگران از سارد عقب نشینی کردند و گرفتار تعقیب و انتقام ایرانیان شدند.داریوش از شرکت آتنی ها در آتش زدن معبد شهر سارد بسیار ناراخت شد و پس از فرو نشاندن شورش در آسیای صغیر خطر یونانی‌ها در آنسوی دریا را به داریوش یادآور شد. سال بعد فرستادگان شاه به شهرهای یونان رفتند و همه جا از یونانیان خواستند تا نسبت به وی انقیاد خود را اعلام کنند و خاک و آب بفرستند. در آتن و اسپارت برخلاف آنچه رسم بین‌المللی بود، فرستادگان داریوش را کشتند و برای داریوش اعزام سپاهی جهت تنبیه آن‌ها اجتناب ناپذیر شد.وحشت و خشم بی‌سابقه‌ای که در یونان پدید آمده بود، باعث شد که آتن و اسپارت منازعات دیرین خود را فراموش کنند و برای دفاع از یونان با هم متحد شوند. اسپارت که با بی‌میلی خود را آماده همکاری با آتن کرده بود، بسیج خود را آن‌قدر به تأخیر انداخت که وقتی نیروی او به کمک آتن رسید، نبرد ماراتون، به پایان رسیده بود.سپس داریوش به فکر تنبیه یونانی ها افتاد که آب و خاک خود را به او تسلیم نکرده بودند. داریوش یک سپاه  را با تعدادی کشتی جنگی از راه ترکیه به یونان و جزایر دریای مدیترانه  فرستاد. این سپاه ابتدا اکثر جزایر را تک تک تصرف نمود.سپاه ایرانیان ابتدا شهر ارت ره را گرفتند و مردمان آن را به آسیا فرستادند.بعد ششصد کشتی ایرلنی به شبه جزیره ی آتیک که آتن در آن واقع است رسیدند و لنگر انداختند. قبل از شروع جنگ آتنی ها ، سفیرانی را نزد اسپارتی ها  فرستادند و از آنها تقاضای کمک کردند. این سفیران به اسپارتی ها گفتند که آتن برای این از شما تقاضای کمک می کند تا خارجی ها بر یونان تسلط  پیدا نکنند.اما از کمک اسپارت خبری نشد و آتنی ها در ابتدا می خواستند جنگ نکننداما میلیتاد یکی از نجیب زادگان یونانی اهالی را به جنگ تحریک کرد.سپاه آتنی به فرماندهی میلیتاد بیرون آمد و حرکت کرد.در راه عده ایی هم از پلاته به سپاه آمدند تا کمک کنند چون قبلا در یک جنگ آتنی ها به آنها کمک کرده بودند و این سپاه ماراتن را اشغال کرد.یونانی ها چون می دانستند ایرانی ها تیراندازان ماهری هستند و از دور نمی توان با آنها مقلبله کرد بی پروا به سپاه ایرانی زده و جنگ آغاز شد.سپاه آتنی اسلحه های و زره ها و سپر های محکمی داشتند ولی سپاه ایرانی زره و کلاه خود که یونانی ها داشتند را نداشت و سپر هایشان هم استحکام سپر های یونانی ها را نداشت. از آنجایی که قلب سپاه ایران بسیار قوی بود بزودی قلب سپاه یونان را شکافت و به پیش رفت ولی چون سپاهیان دو جناح راست و چپ یونان قوی تر بودند توانستند بر سپاه پارسی پیروز شوند. پارس ها به طرف کشتی های خود عقب نشینی کردند و سوار کشتی های خود شدند ولی ۴۰۰۰ هزار نفر تلفات دادند. آن قسمت از سپاهیان ایران که توانستند سوار کشتی شوند تصمیم گرفتند که از راه دریا به آتن حمله کنند چون در آن زمان تقریبا تمام اهالی آتن در میدان جنگ بودند و شهر خالی از سکنه شده بود اما میلیتاد از نقشه انها آگاه شد و برای دغاع به آتن رفت.پارس ها توانستند یکی از بندرهای مهم یونان را در نزدیکی آتن تصرف کنند ولی پس از مدتی به آسیا برگشتند.چهار سال بعد از این واقعه داریوش در میان تدارکاتی که برای جنگ جدید با یونان بود در گذشت.برخی از مورخین معتقد بودند اگر عمر به داریوش وفا میکرد داریوش جبران میکرد و کار یونان سخت می شد.

مرگ و مقبره داریوش کبیر مرگ و مقبره داریوش بزرگ

داریوش در سال ۴۸۶ پیش از میلاد، وفات یافت. مقبرهٔ او در دل کوه رحمت در مکانی به نام نقش رستم در مرودشت فارس، نزدیک شیراز است. وصیت جالبی از زبان داریوش که آخرین آرزویش هم فقط آن بود، بر کتیبهٔ مزار او حک شده‌است.

اهورامزدا این کشور را از لشکر دشمن، از خشکسالی و از دروغ پاس دارد.

داریوش یکم در کتاب مقدس

داریوش همچنین در بازسازی معابد یهودیان که توسط بخت النصر ویران شده بود، به یهودیان یاری کرد. نام داریوش بزرگ در کتاب مقدس عهد عتیق، در ۲۵ آیه، ذکر شده‌است. در کتاب مقدس دربارهٔ ثبات و تزلزل ناپذیری قوانین ماد و پارس در کتاب دانیال و استر سخن رفته‌است. به رغم اشکالی که در صحت و قدمت اصل آن کتاب‌ها هست، باز روی هم رفته، اهمیتی که قانون در حفظ وحدت امپراتوری داریوش و اخلاف او داشته‌است، بیان می‌کند حتی افلاطون نیز نقش قانون‌های داریوش را در حفظ و ادارهٔ کشور وی نشان گوشزد کرده‌است.

کتیبه داریوش کبیرکتیبه داریوش کبیر

کتیبه داریوش بزرگ در کاخ آپادانای شوش، یکی از الواح ارزشمندی است که متعلق به دوران هخامنشیان می‌باشد.کتیبه ابتدا پس از دعا و طلب حفاظت از اهورا مزدا و بیان فهرستی از اصل و نسب داریوش بزرگ، به دستور ساخت بنای کاخ آپادانای شوش پرداخته‌است. سپس در مورد نخستین حفاری‌ها در مورد ایجاد زیر بنای ستون‌های کاخ مطالبی را ارائه کرده‌است. پس از آن، مواد مورد استفاده در ساخت کاخ و اینکه این مصالح از کدام منطقه جغرافیایی برای بنای کاخ آورده شده‌اند، توضیحاتی داده شده‌است. در کتیبه به این موضوع اشاره شده‌است که مصالح ساختمانی از سراسر شاهنشاهی ایران، برای ساخت کاخ آپادانای شوش به این ناحیه آورده شده‌است. در لوحه داریوش شاه به ارزشمند بودن مواد و مصالح اشاره گردیده‌است. لوح همچنین می‌گوید که مواد با ارزشی که برای استفاده در دکوراسیون مورد استفاده قرار گرفته است، مصالحی نظیر طلا، سنگ لاجورد، فیروزه، نقره و آبنوس می‌باشند. در آخر، در کتیبه داریوش بزرگ آمده است که این کاخ با مشارکت معماران و صنعتگران مختلف از سرتاسر امپراطوری هخامنشیان، مانند سنگ‌کاران ایونی و نقره‌کاران و طلاکاران مصری، بنا شده‌است.

سیارک داریوش ۷۲۱۰

سیارک داریوش ۷۲۱۰ هفت هزار و دویست و دهمین سیارک کشف شده‌است که در ۲۴ سپتامبر ۱۹۶۰ کشف شد.این سیارک به نام داریوش بزرگ شاه هخامنشی نام گذاری شده‌است.

خصوصیات داریوش کبیرنقش برجسته داریوش اول در بیستون

 

خصوصیات داریوش کبیر

داریوش بعد از کوروش موسس سلسله هخامنشیان روی کار آمد امپراطوری هخامنشیان را از نو تاسیس کرد و تشکیلات به آن داد که در زمان خود بالاتر و بهتر از آن ممکن نبود.بعد از کوروش در زمان داریوش نیز همانند زمان حکومت کوروش ایران به بالاترین درجه خود رسید ولی بعد از آن رو به ضعف نهاد و این امپراطوری بزرگ به دست شاهان ضعیف هخامنشی افتاد.داریوش شاهی بود با عزم واراده.عاقل بود و اراده ایی قوی در انجام کارها داشت.در انتخاب افراد برای سپردن کاری به او اشتباه نمی کرد و همیشه بهترین فرد را برای انجام هرکاری انتخاب می کرد و هیچگاه این انتخاب های داریوش اشتباه نمیشد.داریوش در بعضی مواقع شدت عمل نشان میداد ولی غالبا رفتار او با مغلوبین ملایم و معتدل بود.داریوش بی شک مهمترین شاه ایران است و به گفته محققین کسی را به جز انوشیروان ساسانی را نمی توان با او مقایسه کرد.بعد از کمبوجیه اگر داریوش حرکتی نمی کرد و به تخت نمی نشست امپراطوری هخامنشیان نیز مانند مادها رو به نابودی میرفت.به هر حال داریوش شاهی بزرگ بود و با کار هایش به یکی از بزرگترین پادشاهان تاریخ تبدیل شد و یادش نه تنها در ذهن ما ایرانیان بلکه در یا و خاطره تمام جهانیان خواهد ماند .

درباره ی کاوه آهنگر

یک دیدگاه

  1. سلام

    مالیات جنسی چیه؟

    با تشکر 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.