چهارشنبه , آذر ۱۴ ۱۴۰۳

مفهوم قانون در عصر هخامنشی

داته اصطلاح ایرانی باستان برای «قانون» است هم در متون اوستایی و هم در سنگ‌ نبشته‌ های شاهانه‌ ی هخامنشی گواهی گردیده است. این اصطلاح ایرانی باستان به زبان‌ های برخی از اقوام و مردمان مجاور، در طی دوره‌ ی هخامنشی و دوران آینده، راه یافته بود. پارسی باستان در سنگ‌ نبشته‌ های شاهانه‌ ی هخامنشی، در مفهومی دوگانه به کار برده می‌ شود. در متون داریوش یکم (۴۸۶-۵۲۲ پ.م.)، همه‌ ی اشاره‌ ها متوجه به قانون شاه‌ اند، که به واسطه‌ ی فرمان وی در امپراتوری برقرار و تأمین گردیده بود. با وجود این، در دو مورد در سنگ‌ نبشته‌ ی معروف به خشیارشا، از قانون اهوره مزدا یاد می‌شود (“از قانونی که اهوره مزدا مقرر داشته اطاعت کن”؛ مردی که از این قانون اطاعت می‌کند “در زندگی شادمان و در هنگام مرگ رستگار می‌ شود”). بدین ترتیب، ظاهراً قانون الاهی نه تنها در پیوند با فرمان‌ روایی در زمین، بلکه برای کسب سعادت در آخرت نیز به اجرا گذاشته می‌ شد.

هراین دو معنی، یعنی «قانون شاه» و «قانون الاهی»، در جای دیگر نیز تکرار شده است. در فرمان شاهانه‌ ی اردشیر یکم (۲۵-۴۶۵ پ.م.)، نقل شده در کتاب هفتم عزرا، «قانون (data/ داطا) خدای شما (یعنی یهوه)» و «قانون شاه» در کنار هم یاد شده‌ اند. دیگر شواهد موجود در عهد عتیق نیز این معنای دوگانه را تأیید می‌ کند؛ در این پیوند، اشاره به عبارت «قانون معروف و تغییر ناپذیر پارس‌ ها و مادها» (در: کتاب دانیال ۶/۹، ۱۳، ۱۶؛ استر ۱/۱۹) بسنده است.

شگفت آور نیست که عبارت «قانون/ فرمان شاه» در بابل نیز، اما صرفاً از زمان شهریاری داریوش یکم، گواهی می‌ گردد. عبارت یاد شده در برخی متون، اما در معناهایی به آشکارا متفاوت، دیده و یافته می‌ شود. از یک سو، تحویل جو و محصولات دیگر و پرداخت بدهی در پیوند با این موضوع مطرح است، در صورتی که در دیگر موارد (مانند سند ثبت فروش یک برده)، در این باره، اشاراتی وجود دارند به دادرسی‌ هایی در نزد یک قاضی که رفتار و رأی‌ اش را قانون هدایت و تنظیم می‌ کرد. بدین ترتیب، آشکار است که این قانون را به تازگی، هخامنشیان، به احتمال بیش‌ تر داریوش، در بابل اعمال و تکلیف کرده بودند.

این مفهوم از قانون، به واسطه‌ ی اصلاحات حقوقی داریوش کبیر یا اگر محتاطانه‌ تر بیان کرد، با ابداع و معمول‌ سازی یک شکل ویژه‌ ی قانون پارسی از جانب وی، که از همین رو بسیاری از مردمان امپراتوری اصطلاح پارسی باستان data را وام گرفتند، در زمینه‌ های معناشناختی، به آشکارا فراسوی برداشت‌ های بومی یهودی، میان‌ رودانی و دیگر تصورات موجود از «قانون»، بسط و توسعه یافت. از این گذشته، تردیدی نیست که این تحولات جدید در نظام‌ های حقوقی و قضایی، مبتنی بر احکام شاهانه، که نیرو و نفوذ قانون را داشت، بودند. ت. کایلر یانگ (Cambridge Ancient History2, IV, p. 95) به درستی عبارتی از سنگ‌ نبشته‌ی بیستون را مورد ملاحظه قرار داده بود که در آن گویا داریوش قانون‌ اش را با فرمان‌ اش برابر دانسته است: «به خواست اهوره مزدا این کشورها از قانون من اطاعت کردند؛ آن چه به ایشان گفتم، آن گونه کردند».

در سندی منحصر به فرد از دوازدهمین سال پادشاهی داریوش کبیر، اشاره‌ ای وجود دارد به مأموری بلندپایه، sha muhhi datu، “متصدی قانون”، و در آن، لقب  دادور نیز گواهی گردیده است. تنها گواهی مستقل اصطلاح datam پارسی باستان در متون ایلامی، در الواح تخت جمشید موجود است که در آن اصطلاح «قانونی پیشین» دیده و یافته می‌ شود که احتمالاً به گونه‌ ای تعرفه‌ ی مقرر شده و قطعاً نه به یک قانون اشاره دارد.

کاربرد اصطلاح اوستایی -data تا اندازه‌ ای با کاربست و تداول دوگانه‌ ی هخامنشی آن مطابق است. در متون اوستایی، از یک سو، اشاره به «قوانین اهوره مزدا» (مانند: یسن ه‌ی ۴۶/۱۵، ۲۱/۱) وجود دارد؛ و به «قانون دینی زرتشت» ، که غالباً با «قانون روی گردانی از دیوها» درآمیخته نمی‌ شود. از سوی دیگر، موارد این جهانی و کم‌ مایه‌ی -data نیز کم‌ یاب نیستند، از جمله در یشت ۱۰/۸۴، که در آن به تهی‌ دستی که «از حقوق خویش بی‌ بهره است» اشاره می‌ گردد.

درباره ی میلاد موسوی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.