چهارشنبه , آذر ۲۸ ۱۴۰۳

اندکی اندیشه… یه جوک بگم؟!

iran 7000 saleیه روز یه ترکه… نه! یه روز یه رشتیه… نه! یه روز یه لره… نه! یه روز… اصلا ولش کن! بذار از اول میگم!

 یه روز یه ترکه اسمش ستار خان بود، یا نمیدونم شایدم باقرخان؛ خیلی شجاع و باهوش بود. یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی بر اومد. جونش رو کف دستش گذاشت و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد. فداکاری کرد؛ برای امروز من؛ برای امروز تو؛ برای همه ما، برای ایران. برای این که حالا ما بتونیم تو این مملکت، آزاد زندگی کنیم…

 یه روز یه رشتیه اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی. نترس و با غیرت بود و جلوی ارتش شوروی و بیگانه واستاد تا نتونن خاک کشورش رو اشغال کنن. مردم شهر و استانش رو با تعصبشون علیه حمله کنندگان به خاک ایران جمع کرد و جلوی قدرت مطلقه ایستاد و برای مهار کردنش تلاش کرد؛ برای این که کسی نتونه توی این مملکت ادعای خدایی کنه. اونقدر جنگید تا خونش رو فدای ما کرد؛ فدای میهنش؛ فدای ایران…

 یه روز یه فارسه اسمش کوروش بود. ۲۵۰۰سال قبل، وقتی که همه دنیا و کشورایی که الان ادعای بزرگی دارن یا فرهنگ نداشتن یا اصلا کشف نشده بودن، منشور حقوق بشر رو نوشت و توی وصیت نامه اش سفارش کرد که بدنش رو بدون مومیایی و چیزی توی خاک ایران دفن کنن تا ذرات بدنش خاک ایران رو تشکیل بدن؛ ایران امروز من و تو…

 یه روز یه لره اسمش آریوبرزن بود. وقتی که اسکندر و متجاوزین به کشور ایران حمله کرده بودن با سپاه کم تعدادش جلوی ارتش بزرگ مقدونی واستاد و وقتی همه سربازاش کشته شدن، با تعصب بالا جلوی دشمن واستاد تا تکه تکه شد، برای اینکه از خاک ایرانش دفاع کنه، از ایرانی که من و تو به گذشته اش میبالیم…

 یه روز ما همه با هم بودیم… ترکه و رشتیه و لره و اصفهانیه و فارسه و آبادنیه و… ما با هم دوست بودیم و متحد. تا این که یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردن و قفل دوستی ما رو شکستن.

 حالا دیگه یه ترکه ست… یه رشتیه ست… یه لره ست… یه اصفهانیه ست… یه آبادانیه ست… یه…

 حالا دیگه ما برای هم جک می سازیم… به همدیگه میخندیم و همدیگه رو با هم دشمن میکنیم… ما اینجوری شادیم… خیلی داره بهمون خوش میگذره، نه؟! یکم اندیشه داشته باشیم بهتره یا اول یه جوک بگیم؟؟ یه روز یه…

درباره ی کاوه آهنگر

۵ دیدگاه

  1. خیلی ممنون از سایت خوبتون

    تحت تاثیر قرار گرفتم

    درود بر شما

  2. به امید ایران آباد

    متاسفانه برخی از ما ایرانیان شعور و فرهنگ پایینی داریم به جای تلاش برای پیشرفت و آبادانی کشور دنبال چیزهای بیهوده هستن

  3. نگو ی روز ی رشتیه میرزا کوچک خان ی آخند بود
    ی پیر مرد ۹۰ ساله داشت برام تعریف میکرد که طرف می اومد تو روستا دختر های زیبا از ۴۰ ساله تا ۹ ساله رو برداشت می برد جنگل
    اون بر زد شاه بود
    جدایی طلب بود
    انگلیس پشتش بود
    و شورشی بود اما چون شیخ بود آلان ی ددونه فیلم خوب ازش ساختن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.