چهارشنبه , آذر ۲۸ ۱۴۰۳

پیروز یکم ساسانی

پیروز یکم ساسانیبعد از هرمز سوم برادرش پیروز اول(فیروز) به تخت نشست.او از سال ۴۵۹ تا ۴۸۴ میلادی پادشاه ساسانیان بود که در طی این ۲۵ سال حکومتش خشکسالی و قحطی در ایران روی داد.ولی پیروز توانست مملکت را با تدبیر خوب اداره کند.هنگام خشکسالی پیروز با تخفیف در مالیات ها,آورن غله و آذوقه از کشور های همسایه و نظارت در توزیع خواربار برای رفاه مردم کوشید و موفق هم شد.عید آبریزگان هم در این زمان تاسیس شد و به یادگار باران هایی بود که آمد.

در زمان پیروز جنگی بین ایران و روم روی نداد زیرا هر دو کشور درگیر قوم هایی بودند که ممالک آنها حمله میکردند.دولت روم درگیر هونها و ایران درگیر هیاطله.پیروز که در ابتدا توانسته بود مردمی موسوم به کیدر ها را مغلوب کند حالا مردمی موسوم به هیاطله جای آنها را گرفته بودند و پیروز به ناچار با این دشمن جدید جنگ را آغاز کرد.پیروز قبل از اینکه جنگ با هیاطله را شروع کند آلبانی ها(اینها از آریایی های ایرانی بوده و بین رود کورا و دریای خزر و ارس سکنی داشتند و ربطی به آلبانی های شبه جزیره بالکان ندارند)را که هنگام درگیری پیروز با برادرش هرمز سوم از فرصت استفاده کرده بودند و از اطاعت خارج شده بودند مطیع ایران کند.مقارن همین زمان در سلطنت پیروز ارمنستان شورید و ساهاک نامی را به پادشاهی برگزید. علت این شورش، تعصب مذهبی مأمورین ایرانی و ضدیت آنها با مذهب عیسوی بود. ایبریها هم به ارامنه ملحق شدند ولکن زرمهر سردار ایرانی، در غیاب پیروز، بخرج خود به ارمنستان، قشون کشی کرد و با ساهاک جنگ نموده، او را کشت. شورش موقتاً خوابید ولیکن اوضاع حقیقی این مملکت خوب نبود.فیروز چند بار با هیاطله جنگید کهموفقیتی نداشت و در بار آخر پیروز از طرف گرگان به هیاطله حمله کرد و چون موفقیتی کسب نکرد عقب نشینی کرد پیروز و سپاهش بصحرای بی‌آب و علفی (صحرای آخال کنونی) افتادند و پیروز یکم تقریباً با تمام سپاهیان همراه خویش تلف شد و جسد او هرگز به دست نیامد.البته داستانهای زیادی درباره سرنوشت پیروز گفته شده که هیچکدام واقعی نبوده و بیشتر به داستان می خورند تا واقعیت.بعد از مرگ پیروز کشور در هرج ومرج شد وهیاطله برای خود پیشروی میکردند.هترین قسمت سپاه از بین رفته بود. و دولت در خزانه پولی را که حقوق سپاهیان را کافی باشد، نداشت. در این هنگام زرمهر که یک لشکر بزرگ را به ارمنستان برده بود، بدون فوت وقت، به تیسفون بازگشت و به کمک شاهپور رازی از نجبای خاندان مهران، بلاش، برادر پیروز یکم، را به تخت سلطنت نشاند و بدینگونه از توسعهٔ فترت در امر فرمانروایی جلوگیری کرد.از آثار پیروز دیوار بزرگ گرگان است. این دیوار، دیواری در شمال ایران (از دریای خزر در امتداد گرگان رود) است که برای جلوگیری از هجوم هیاطله، کشیده شده بود. خرابه‌های آن حالا موسوم به سد اسکندر است.بنای روستای پیروز بهرام (اسلام‌شهر امروزی)، در جنوب تهران را به پیروز یکم نسبت داده‌اند.

درباره ی کاوه آهنگر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.