شاهنامه اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی، حماسهای منظوم در بحر متقارب مثمن محذوف و شامل حدود ۵۰٬۰۰۰ بیت و یکی از بزرگترین و برجستهترین حماسههای جهان است که سرایش آن سی سال به طول انجامید. محتوای این شاهکار ادبی، اسطورهها، افسانهها و تاریخ ایران از ابتدا تا فتح ایران توسط اعراب در سدهٔ هفتم است که در چهار دودمان پادشاهی پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان خلاصه میشوند و به سه بخش اسطورهای (از عهد کیومرث تا پادشاهی فریدون)، پهلوانی (از قیام کاوه آهنگر تا مرگ رستم) و تاریخی (از پادشاهی بهمن و ظهور اسکندر تا فتح ایران توسط اعراب) تقسیم میشود.
در سال ١٨١١ میلادی (١١٩٠ خورشیدی)، هنگامی که فتحعلیشاه قاجار بر ایران فرمانروایی میکرد و ایرانیان درگیر جنگ با روس بودند، «ماتیو لومسدن» انگلیسی، آموزگاری در مدرسهی فورویلیام کلکته بود که زبان و ادبیات فارسی درس میگفت. در همان سال، کمپانی هند شرقی انگلیس پیشنهاد ویرایش شاهنامه را به او داد و پذیرفت که هزینهی چاپ کتاب را بر دوش بگیرد. تا آن زمان، چاپی از شاهنامه در دست نبود. تنها ١٠سال پیش از آن، در شهر گوتیگن آلمان، ناشری به نام «ای. جی. هاگمن» گزیدهی بسیار کوتاهی از شاهنامه را در ۳۲ رویه(:صفحه) چاپ و پخش کرده بود.لومسدن دست به کار شد و جلد نخست شاهنامه را، که از آغاز تا «داستان رستم و سهراب» را در بر داشت، ویرایش و با حروف سربی درشت و به خط نستعلیق، در ٧٢٢ رویه، به اندازهی رحلی و با پیشگفتاری به زبان انگلیسی، چاپ کرد. در این کار چند تن از ادیبان هندی لومسدن را یاری دادند. آنها توانستند با بهرهجویی از چند دستنویس که دو نسخهی آن تاریخ ٨٨١ و ٨٨٢ مهی (:قمری) را داشت، بخشهای آغازین شاهنامه را ویرایش کنند. اما لومسدن فراموش کرد یا نخواست توضیحی دربارهی شیوهی ویرایش خود بنویسد یا به دستهبندی و شناساندن دستنویسها بپردازد؛ از این رو، امروزه ارزش کار لومسدن را تنها در پیشآهنگی او در چاپ شاهنامه میدانند و ارج و اعتباری برای شیوهی ویرایش او نمیشناسند. لومسدن ٢٧ دستنویس از شاهنامه را گردآوری کرده بود. اگر چه دانسته نیست که دستنویسهای او چه ویژگیی داشتهاند، اما روشن است که ارزش متنپژوهی چندانی برای آنها نمیتوان شناخت. به هر روی، لومسدن امیدوار بود که شاهنامه را در ٨ جلد منتشر کند. کمپانی هند شرقی انگلیس چند منشی در اختیار او گذاشته بود تا لومسدن را در کار بزرگی که در پیش داشت، یاری کنند.
چرا انگلیسیها شاهنامه را چاپ کردند؟
چه بسا امروزه برای ما همکاری کمپانی هند شرقی در چاپ شاهنامه، پرسشبرانگیز باشد. به راستی چرا انگلیسیها که میکوشند زبان فارسی را در هند از میان بردارند، از لومسدن خواسته بودند شاهنامه را ویرایش کند؟ دکتر محمدامین ریاحی پاسخ این پرسش را چنین میدهد: «پس از آنکه پای اروپاییها به هند باز شد و آنها گسترش زبان فارسی و دلبستگی مردم هند به شاهکار فردوسی را دیدند، از آنجا که برای ادارهی آن سرزمین پهناور نیازمند شناخت مردم و فرهنگ آنها بودند، فراهم آوردن چاپ کم و بیش درستی از شاهنامه و پژوهش دربارهی آن را لازم میشناختند» (فردوسی- رویهی ٣۵٧). به راستی هم شاهنامه در هند ریشهای استوار داشت و نه تنها دستنویسهای فراوانی از آن فراهم شده بود، بلکه شاهنامههایی نیز به پیروی از کار فردوسی، در شبه قاره پدید آمده بود؛ همانند: شاهنامهی بدر چاچی (٧۴۵ مهی)، شاهنشاهنامهی کلیم (١٠۶٠)، شاهنامهی بهادر شاهی (سدهی دوازدهم)، شاهنامهی چترال و نمونههای فراوان دیگر. پیشینهی برگردان شاهنامه به زبانهای محلی هند نیز به گذشتههای دور میرسید. نخستین آن برگردانها به زبان اردوی دکنی بود و سپس به زبانهای پشتو و سندی نیز برگردان شده بود؛ از این رو، انگلیسیها پی به جایگاه شاهنامه در میان مردم هند برده بودند و بر ارزش بیمانند آن آگاهی داشتند. به هر روی، جلد نخست شاهنامهی لومسدن چاپ شده بود که او و همکارانش با دشواری پیشبینینشدهای روبهرو شدند: کمپانی انگلیسی ناگهان کمک مالی خود را قطع کرد و لومسدن را در تنگنایی گذاشت که ادامهی کار را برای او ناشدنی میساخت. چندی بعد نیز لومسدن درگذشت و ادامهی چاپ شاهنامه تا ۱۸ سال پس از آن به بوتهی فراموشی سپرده شد.سرانجام در سال ١٨٢٩ میلادی (١٢٠٨ خورشیدی) یک خاورشناس انگلیسی به نام «ترنر ماکان»، بر آن شد تا کار لومسدن را به پایان برساند و همهی شاهنامه را بر پایهی روشهای شناختهشدهی ویرایش علمی، منتشر کند. او شاهنامهی ناتمام لومسدن را با اندک دستکاری، دوباره چاپ کرد و سه جلد دیگر بر آن افزود. کار ماکان از ارزشی نسبی برخوردار بود. گفتنی است که ویرایش ماکان را دکتر محمد دبیرسیاقی در ایران بازچاپ کرده است و همان است که به نام شاهنامهی دبیرسیاقی میشناسیم و بارها منتشر شده است.پس از ماکان، ژول مول فرانسوی و فوللرس آلمانی، ویرایشهای دیگری از شاهنامه به دست دادند. دکتر مهدی قریب، ویرایشگر شاهنامه، دربارهی کار آنها مینویسد: «سه چاپ ماکان، مول و فوللرس و تا اندازهای چاپ کلکتهی لومسدن، تا سالهای دراز و حتا تا همین سالیان، باارزشترین متن ویرایششدهی شاهنامه به شمار میرفتند و در اروپا پایهی پژوهشهایی بودند که دربارهی شاهنامه انجام میشد؛ به ویژه در برگردان شاهنامه میتوان گفت که این ویرایشها سرچشمهی (:ماخذ) کار مترجمان اروپایی بوده است» (بازخوانی شاهنامه- رویهی ۴٣) .
اکنون اندکی بیش از ٢٠٠ سال از نخستین چاپ شاهنامه به کوشش ماتیو لومسدن انگلیسی میگذرد. ویرایش او هر چند ناتمام ماند و از ارزش علمی چندانی برخوردار نبود، اما سرآغاز کار پیوستهای شد که تا کنون نیز ادامه یافته است؛ پس باید ارزش پیشگامی و تلاش لومسدن را شناخت و سهم او را در آغازگری ویرایش و چاپ شاهنامه نادیده نگرفت.