دوشنبه , مهر ۳۰ ۱۴۰۳

باستان ستیزی و هویت ملی

باستان ستیزی و هویت ملیهمانطور که بیشتر تمدنهای کهن بشری پر از نقاط تریک و روشن و پستی و بلندی بوده است تاریخ کهن و دیرین ایران زمین نیز پر از نقاط تاریک و روشن و پستی و بلندی هایی است که به دست مردمان این سرزمین پدید آمده است. برای هر قوم و ملتی، توجه و پرداختن به نکات برجسته و مثبت تاریخ خود، به همان میزان افتخارآفرین است که بیان تاریکی ها و نکات منفی آن، رنج آور و درد آور است. اما باید به خاطر داشت که کشور ما ایران نیز با توجه به داشته های باستانی و گذشته خود و سایر تمدن ها و ملل باستانی دارای نقاط تاریک بوده اما در مقام مقایسه دارای نقاط روشن و برجستگی های گوناگون و بیشتر از سایر کشور های صاحب تمدن نیز بوده است.

از آنجا که گذشته هر ملت و کشوری همچون کشور های صاحب تمدن وقدیمی همواره جزئی از هویت ملی آن کشورها به شمار می رود برای کشور ما نیز گذشته پیش از اسلام و باستانی اش در کنار سده های اسلامی جزئی از هویت ملی به شمار می آید. در شرایطی که هجوم فرهنگی غرب و شرق بر کشوری همچون ما تمرکز کرده است هستند کسانی با اغراق در نقاط ناروشن و تاریک گذشته و حتی روشن و برجسته باستانی کشور به نوعی دست به باستان ستیزی زده و حتی بسیاری از دستاوردهای گذشته فرهنگ و تمدن ایران زمین را در سده های باستانی منکر شده یا به کل آنرا دروغ و کذب می خوانند.این امر در حالی صورت می گیرد که امروز کشورهای غرب وشرق جهان و حتی کشور هایی که گذشته  روشنی نداشته و حتی تاریخ پیدایش آنها به یک سده یا چند دهه هم نمی رسد دست به تاریخ سازی و جعل حقایق نموده و با ابزار قدرتمند رسانه تلاش کرده اند تا از گذشته خود، تصویری آرمانی و زیبا ارایه و جلوه دهند. اما به راستی چرا ما ایرانیان خود در نشان دادن برجستگی ها و نقاط روشن و افتخارآمیز گذشته خود تلاش نمی کنیم و از این امر در جهت تحکیم هویت ملی،امنیت ملی و قدرت  سیاسی فرهنگی و تمدنی خود به طور کامل بهره نمی بریم ؟ آنچه مشخص است باستان ستیزی و استفاده از سیاه جلوه دادن گذشته کشور و سیاست های افراطی در عرصه باستان ستیزی، ثمره ای جز زدودن بخشی از تاریخ و هویت ملی ایران در پی ندارد و می تواند پیامدهای متعدد و منفی گسترده ای برروی حوزه های گوناگون در حال و همچنین آینده برای کشور داشته باشد.در این حال باید توجه داشت همان گونه که سو استفاده از میراث ملی و باستان گرایی مطلق و غرق شدن در گذشته برای کشوری و امیال سیاسی کاری ناپسند است، حمله به میراث روشن، افتخار آمیز و برجسته گذشته و نفی خانه برانداز آن کاری به مراتب خطرناک تر است و در حقیقت نفی تاریخ و هویت کهن کشور است و در کلام دیگری نوعی هم صدایی با تهدید کنندگان هویت و امنیت ملی کشور عزیزمان است.

درباره ی کاوه آهنگر

یک دیدگاه

  1. درود   نویسنده این  مقاله فرزاد رمضانی بونش است که  چند سال قبل در مردمسالاری نشر شد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.